تأثیر مهارت کوچینگ بر عملکرد یک مشاور تحصیلی و تربیتی و استراتژیست آموزشی

  • 2 سال پیش
  • مقاله‌های کوچ‌ها
  • 5 دیدگاه
  • 309
 تأثیر مهارت کوچینگ بر عملکرد یک مشاور تحصیلی و تربیتی و استراتژیست آموزشی

امروزه پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان یکی از شاخصه‌های مهم در ارزشیابی آموزش‌وپرورش است. بدون شک در دنیای پیشرفته امروزی یکی از علائم موفقیت فرد، پیشرفت تحصیلی است که بدون آن توسعه و ترقی هیچ کشوری امکان‌پذیر نخواهد بود. منابع موجود نشان می‌دهد که آموزش به‌طورکلی تحت تأثیر پنج عامل فراگیر، آموزشگر، برنامه، تجهیزات و محیط آموزشی است که هر یک از عوامل مذکور دارای ویژگی‌هایی است که می‌توانند در پیشرفت تحصیلی و یادگیری تأثیرات متفاوتی داشته باشند. افراد زمان زیادی را صرف تحصیل و مطالعه دروس آموزشی می‌کنند، بنابراین برای اینکه زحمات آن‌ها به هدر نرود باید از برنامه‌ریزی دقیق، مدیریت زمان درست، هدف‌گذاری و تصمیم‌گیری برای آیندهٔ خود برخوردار باشند، اما این موارد را نمی‌توان از خود فرد انتظار داشت و اگر به خود آن‌ها واگذار کنیم، ممکن است نتیجهٔ خوبی نداشته باشد، بنابراین برای تحقق این امر فرد نیازمند فرایند دیگری است که این امور را انجام دهد..
مشاوره تحصیلی و کوچینگ تحصیلی ازجمله فرایندهایی هستند که هر فردی در مسیر تحصیلی خود به آن‌ها نیاز دارد و در این مقاله قصد داریم به بررسی نقش هر یک از آن‌ها و کارکردهایشان بپردازیم.

 

مشاوره
آموزش‌وپرورش هر کشور تلاش می‌کند تا با توجه به توانایی‌ها و استعدادهای دانش‌آموزان آنان را در زمینهٔ تحصیلی به‌طور اخص و در زمینه‌های مختلف زندگی به‌طور اعم رشد دهد. بدیهی است که در جهت نیل به این زمینه‌ها دانش‌آموزان با مشکلاتی برخورد می‌نمایند. صاحب‌نظران راهنمایی و مشاوره بر این باورند که مشاوران با توجه به خدماتی که دانش‌آموزان در زمینه‌های تحصیلی ارائه می‌دهند، آنان را برای رسیدن به هدف‌های آموزش‌وپرورش تسهیل می‌کند. مشاوره تحصیلی موجب بازدهی و کارآمدی بیشتر نظام آموزشی، افزایش پیشرفت تحصیلی و کاهش افت تحصیلی و تقلیل مشکلات رفتاری دانش‌آموزان می‌شود. ازاین‌رو، می‌توان ادعا کرد که خدمات و فعالیت‌های مشاوره تحصیلی وسیله‌ای تسهیل‌کننده برای رسیدن به هدف‌های آموزش‌وپرورش قلمداد می‌شود.

آموزش مهارت‌های تحصیلی یکی از وظایف مهم مشاوران است، که این مهم را می‌توان به دو صورت راهنمایی و مشاوره فردی و گروهی به دانش‌آموزان آموزش داد تا بتوانند، به نحو احسن در زندگی تحصیلی خود استفاده کنند. نخستین تأکید و توجه مشاور، رفتاری است که در جنبه‌های فردی و اجتماعی شخصیت وجود دارد. تغییر در نگرش‌ها، احساسات، ادراک، ارزش‌ها یا هدف‌های فرد از دیگر هدف‌های مشاوره است و ازآنجاکه یادگیری در معنای گسترده آن یعنی تغییر در رفتار، مشاوره نیز که گونه‌ای یادگیری است به‌خوبی می‌تواند بر تغییر رفتار ازجمله پیشرفت و بهبود رفتارهای تحصیلی مؤثر باشد.

در مشاوره تحصیلی به دانش‌آموز کمک می‌شود تا بتواند دروس و رشته تحصیلی مناسبی را انتخاب کند، از قوانین مدرسه و مقررات آموزشی و امتحانی آگاه گردد و مشکلات درسی خود را مرتفع سازد. هدف نهایی مشاوره تحصیلی، کسب موفقیت تحصیلی است. آموزش شیوه صحیح مطالعه و تمرین دروس، نحوه استفاده از منابع و یادگیری، یادداشت‌برداری و خلاصه کردن کتاب از شیوه‌های اجرایی راهنمایی و مشاوره تحصیلی محسوب می‌شوند. مسلماً هدایت دانش‌آموز به رشته‌های مناسب تحصیلی، عامل مهمی در پیشرفت تحصیلی و موفقیت تحصیلی است. دانش‌آموزان لازم است از ارتباط بین رشته‌های تحصیلی و مشاغل آگاه شوند. زیرا مشاوره تحصیلی مقدمهٔ مشاوره شغلی است.

 

مربیگری (کوچینگ)
مربیگری (Coaching) یکی از روش‌های نوین آموزش و بهسازی عملکرد افراد است که مانند دیگر روش‌های آموزشی برای رشد و بالندگی نیروی انسانی به کار گرفته می‌شود. علی‌رغم آنکه مربی‌گری به‌عنوان یک روش و عمل مؤثر و محبوب شناخته شده است ولی بااین‌حال در تعریف آن ضعف و اختلاف‌نظر وجود دارد. واژه «مربی» (coach) از کوکس (kocs) به معنای روستایی در کشور مجارستان که در آنجا کالسکه‌های باکیفیت بسیار عالی و گران‌قیمت تولید می‌شده است، نشئت گرفته است. در قرن نوزدهم، دانشجویان دانشگاه‌های انگلستان واژه مربیگری را برای توصیف برخی از استادانی که در درس‌ها به آن‌ها کمک می‌کردند و دروس مشکل را به زبانی ساده برای آن‌ها تدریس می‌کردند، به کار می‌گرفتند. آن‌ها این استدلال را داشتند که خودشان در کالسکه افرادی که به آن‌ها در درس کمک می‌کنند، سوار شده‌اند. مربیگری را یک جریان یادگیری فعال، متمرکز بر هدف و فردبه‌فرد تعریف کرده‌اند که به‌منظور بهبود عملکرد افراد و ارتقای مسیر حرفه‌ای آن‌ها استفاده می‌شود. آنتونی گرانت معتقد است که مربیگری یک فرایند سیستماتیک و مبتنی بر همکاری است که نتیجه گرا و متمرکز بر راه‌حل است که در آن مربی به متربی در ارتقای عملکرد، تجربه زندگی، خودآموزی و رشد شخصی متربی کمک می‌کند.

مربیگری نوعی رابطه تعاملی است که به افراد در زمینهٔ شناسایی، هدایت و تحقق اهداف شخصی و شغلی -سریع‌تر ازآنچه خود فرد قادر به انجام آن هستند- کمک می‌کند و علاوه بر افزایش مهارت‌های ارتباطی، حل مسئله، کار گروهی و ارتقای توانمندی‌های فردی به توسعه شایستگی‌های اصلی شغل نیز می‌انجامد. مربیگری دانش، مهارت و ابزار را یکپارچه می‌سازد و از همه زمینه‌ها مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی، مدیریت و فلسفه بهره می‌جوید. هدف مربیگری ایجاد تغییرات شناختی، عاطفی و رفتاری است که رسیدن به هدف را تسهیل می‌کند مربی‌گری کلید اصلی توسعه و بهبود استعدادها و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه است. مربی‌گری افراد را تشویق می‌کند که به‌جای توجه به نقاط ضعف و کمبودهایی که دارند بر نقاط قوت خود متمرکز شوند.

مربیگری، فرایند همراهی مداوم و حمایت از فرد برای ثابت‌قدم ماندن در اهداف و تعهدات خود است و به معنای پیمودن راهی میانبر، فائق آمدن بر ترس و تقویت و نیرومند ساختن نقاط و ویژگی‌های مهم و اساسی است. به‌بیان‌دیگر، مربیگری، هنر تسهیل کردن اجرای فعالیت‌ها، فرایند یادگیری و پیشرفت فرد است و به‌طور مداوم بر فرایندهای پیشرفت و رشد افراد تمرکز می‌کند. نتایج حاصل از مربیگری می‌تواند شامل بهبود عملکرد، بهبود روابط کار، کار تیمی مؤثرتر و کاهش تعارضات، افزایش رضایت شغلی و تعهد سازمانی افراد گردد. بررسی متون و تجارب نشان می‌دهد که همانند سازمان‌های دیگر، در نظام‌های آموزشی به‌ویژه مدارس و دانشگاه‌ها نیز با اهداف آموزشی و پرورشی، روش مربیگری بکار گرفته می‌شود و این مفهوم به‌طور گسترده در مدارس امریکا و اروپا کاربرد روزافزونی داشته و کشورهای درحال‌توسعه نیز از تجارب موفق آن‌ها الگوبرداری می‌کنند.

 

کوچ و مشاور تحصیلی:
در بررسی که سال ۲۰۱۷ از سوی مطالعات بین‌المللی آگاهی مشتری (Global Consumer Awareness Study) انجام‌شده، از شرکت‌کنندگان خواسته‌شده بود تا تعریف کوچینگ را از میان تعاریف راهنمایی گرفتن، مشاوره، رایزنی و آموزش انتخاب کنند. ۳۰ درصد از ۲۷ هزار نفر مشارکت‌کننده، تعریف کوچینگ را درست و ۷۰ درصد تعریف آن را نادرست انتخاب کردند. مطابق با این مطالعه، «این بررسی حاکی از آن است با وجودی که بسیاری از مراجعه‌کنندگان درک روشنی ازآنچه کوچینگ هست و نیست، دارند همچنان در بازار و در بین افرادی که فکر می‌کنند کوچینگ را می‌شناسند، برداشت درستی از کوچینگ و تفاوت‌های میان کوچینگ و مشاوره وجود ندارد.»
مهم‌ترین اشتباه در بین پاسخ‌دهندگان چه بود؟ اینکه بیشتر افراد کوچینگ را با مشاوره گرفتن یکی فرض کرده بودند. ۲۶ درصد از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کردند که کوچینگ همان مشاوره یا راهنمایی گرفتن است؛ بنابراین برای از بین بردن ابهام در ادامه پنج روشی را خواهید خواند که کوچینگ را از مشاوره جدا و تفاوت‌های میان کوچینگ و مشاوره را به‌وضوح به نمایش می‌گذارد:

 

استاد در چه موضوعی؟
یکی از تفاوت‌های میان کوچینگ و مشاوره این است که در مشاوره گرفتن، استاد یا مشاور در برخی از موضوعات مانند کسب‌وکار یا ازدواج یا ایمان تخصص دارد. شاگرد نزد استاد می‌رود تا در زمینه‌هایی که استاد موفق بوده، رشد کند. اینجا استاد به‌نوعی سرمشق است درحالی‌که کوچ متخصص فرآیند کوچینگ است. مراجعه‌کننده نزد کوچ می‌رود تا فرآیند کوچینگ را در موضوع موردعلاقه خود به کار بگیرد؛ بنابراین کوچ، سرمشق نیست بلکه استاد به‌کارگیری فرآیند کوچینگ است.


تنظیم دستور کار بر اساس گفته چه کسی؟
در راهنمایی گرفتن، این استاد است که تصمیم می‌گیرد شاگرد باید چگونه رشد کند. او طرحی از موفقیت در ذهن خود دارد و بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کند. شاگرد به دنبال پاسخ است «مرحله بعدی چیست؟» و استاد به او پاسخ می‌دهد. بااین‌حال در کوچینگ، مراجعه‌کننده است که دستور کار را تنظیم می‌کند. کوچ سؤال می‌کند «دوست داری به کجا برسی؟» و جلسه با دستورالعمل مراجعه‌کننده آغاز می‌شود. اگر مراجعه‌کننده نداند می‌خواهد به چه چیزی دست پیدا کند، کوچ سؤال می‌پرسد تا بتواند آن را ترسیم کند. مراجعه‌کننده است که در فرآیند کوچینگ، دستورالعمل را تنظیم می‌کند.


یادگرفتن از چه طریقی؟
در تعلیم گرفتن شاگرد از استاد سؤال می‌پرسد. به یاد داشته باشید که استاد سرمشقی است که همه پاسخ‌ها را دارد؛ حتی اگر گاه‌به‌گاه سؤال‌هایی بپرسد، او همچنان خردمندی است که نقش او انتقال اطلاعات و تجربیات به شاگرد است به‌گونه‌ای که شاگرد آن‌ها را فرابگیرد اما کوچینگ متفاوت است. نقش کوچ، پرسیدن سؤال برای رسیدن به درک و بینشی است که مراجع را وادار کند از خودش یاد بگیرد. یادگیری در کوچینگ از دل سؤالات قدرتمند کوچینگ به وجود می‌آید.

 

شبیه شدن به چه کسی؟
هدف راهنمایی گرفتن این است که شاگرد شبیه استاد شود. استاد در برخی زمینه‌ها موفقیت به دست آورده است و می‌گوید: «بیشتر شبیه من شو». بااین‌حال، هدف کوچینگ این است که مراجعه‌کننده بیشتر خودش شود. هدف کوچ کمک به مراجعه‌کننده برای دسترسی به توانایی‌های بالقوه خودش است که بیشتر شبیه به خودش شود. کوچ به‌جای آن‌که بگوید «بیشتر به من شبیه شو» می‌گوید «بیشتر به خودت شبیه شو».


دعوت شدن به زندگی چه کسی؟
استاد شاگرد را در مسیر تعلیم و راهنمایی گرفتن به زندگی خود فرامی‌خواند. او درباره زندگی، روابط و کارهای خودش صحبت می‌کند و ممکن است حتی شاگرد را به دیدار خانواده‌اش ببرد؛ اما در کوچینگ همه‌چیز متفاوت است؛ کوچ، مراجعه‌کننده را به زندگی خودش فرامی‌خواند. او به مراجع کننده کمک می‌کند تا زندگی خودش را از زوایای دیگر ببیند و نقاط برتری خود را کشف کند. این زندگی خود مراجعه‌کننده است که مراجعه‌کننده به آن دعوت شده است.
هم کوچینگ و هم مشاوره و راهنمایی دادن ارزش خود را دارند. اگر شما به استاد و مشاور نیاز دارید، به دنبال استاد باشید اما اگر به یک کوچ احتیاج دارید، به سراغ پیدا کردن یک کوچ بروید.

 

ویژگی‌هایی که باید یک کوچ تحصیلی مناسب داشته باشد:

اعتماد پذیر بودن؛ مهم‌ترین ویژگی یک کوچ خوب
اولین مورد که مهم‌ترین مورد نیز به‌حساب می‌آید، گوشزد کردن مشکلات و اشتباهات فرد به خودش است، یک کوچ ماهر و کار بلد می‌داند که اگر اعتماد دانش‌آموز را از دست بدهد با اتفاقات بدی روبه‌رو می‌شود و روند تأثیرگذاری کاملاً معکوس می‌شود، بنابراین اگر موردی باشد که نیاز به تذکر و گوشزد دارد، به‌جای منتقل کردن به خانواده به خود فرد منتقل می‌کند تا ارتباط بین آن‌ها قوی‌تر شود. درنتیجه این کار اعتماد دانش‌آموز به کوچ بالاتر رفته و درنهایت می‌تواند حتی مشکلات شخصی خودش را هم که تأثیرگذار در کسب علم است را برای وی بیان کند.


شکوفا کردن استعدادهای دانش‌آموز توسط مربی تحصیلی
دومین کاری که از یک کوچ تحصیلی انتظار می‌رود، این است که با رفتار و نوع حرف زدنش باعث شود فرد به دنبال استعداد و توانایی‌هایی که در وجودش دارد، حرکت کند و سعی در شکوفاسازی آن‌ها داشته باشد، این کار با یک برنامه‌ریزی مناسب که توسط کوچ آموزشی انجام می‌شود، تحقق آمیز خواهد بود، کوچ موردنظر باید با توجه به چیزی که از شاگرد خود متوجه شده است، برنامه‌ای را ترتیب دهد تا بتواند استعدادهای خود را به بهترین شکل شکوفا کند.


مانند دوستی مطمئن در کنار دانش‌آموز بودن
یک کوچ تحصیلی باید به این نکته توجه داشته باشد که وظیفه‌ای او همانند یک مشاور نخواهد بود، چراکه مشاور برای افراد یک برنامه‌ریزی کلیشه‌ای انجام می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد برای موفقیت این برنامه را انجام دهند، اما کوچ آموزشی باید در تمام مراحل و لحظه‌هایی که فرد در مسیر رشد و کمال است، کنارش باشد تا دانش‌آموز احساس تنهایی نکند و مطمئن باشد اگر مشکلی برایش پیش آمد، کسی هست که حواسش باشد و اوضاع را تا حدودی سامان ببخشد.


کشف استعداد دانش‌آموز توسط کوچ تحصیلی باتجربه
بسیاری از اوقات پیش‌آمده است که کوچ آموزشی متوجه شده است که دانش‌آموزش در زمینه‌ای توانایی دارد، بنابراین باید هر کاری را انجام دهد تا خود فرد نیز از این موضوع مطلع شود، اما نکته‌ای که در اینجا باید موردتوجه قرار گیرد، این است که این کار باید به نحوی انجام شود که دانش‌آموز حس نکند کسی در امور زندگی‌اش دخالت دارد؛ دقیقاً وضعیت مانند زمانی می‌شود که یک فرد به مشاور مراجعه می‌کند و با نکات کلیدی روبه‌رو می‌شود که این موضوع ازنظر دانش‌آموز بی‌فایده تلقی می‌شود، اما اگر یک کوچ تحصیلی در این شرایط کنار فرد باشد می‌تواند به‌درستی اوضاع را درست کند.


نتیجه‌گیری
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش‌وپرورش است و می‌توان از آن به‌عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش‌وپرورش یاد کرد. پیشرفت تحصیلی بیانگر میزان دستیابی به استانداردها و اهداف آموزشی است. متأسفانه در حال حاضر با توجه به استعدادهای خوبی که در دانش‌آموزان وجود دارد، این هدف در آموزش‌وپرورش تحقق نیافته است. سال‌های متمادی است که محققان و پژوهشگران تعلیم و تربیت و روانشناسان اجتماعی، مطالعات فراوانی در مورد عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان انجام داده‌اند. یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی وجود یک مشاور تحصیلی در کنار دانش‌آموز است که بتواند به‌نوعی نقش کوچینگ را هم ایفا کند. چراکه مشاوره و کوچینگ با توجه به ویژگی‌ها و کارکردهایی که دارند در کنار هم می‌توانند بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی بگذارند.

نویسنده: جناب آقای محمدرضا بندهی از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب و کار ویدان

 

 

نظرات کاربران

ارسال نظر
محمود کریمی نژاد
فهیمه مردان
فاطمه نهضت
reza bagheri
نفیسه اشرف
شما هم دیدگاه، تجربه یا سوالتان را بنویسید